به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

کلهُر، یدالله

استان البرز

کلهُر، یدالله

دفاع مقدسشهدا و اشخاصفرمانده لشکر و همطراز (جانشین یا معاونین)
استان البرز
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

کلهر، یدالله (12 شهریور ۱۳۳۳ ـ ۲۹ دی ۱۳۶۵)، جانشین فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) نیروی زمینی سپاه پاسداران.

وی در روستای بابا سلمانِ شهرستان شهریار در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. پدرش، نبی‌الله، از نوادگان مرحوم ملا یدالله از روحانیون به‌نام شهریار، دامدار و مادرش زهرا کلهر، خانه‌دار بود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش فراگرفت. به‌رغم تمکن مالی خانواده‌، در کنار ادامه تحصیل به حرفۀ آهنگری مشغول شد. به‌موازات آن به ورزش والیبال و فوتبال روی آورد (خروش البرز، ص ۱۳؛ فرهنگ ...، ذیل نام). یدالله تحصیل دو سال اول دوره راهنمایی را دبیرستان جامی کرج و آنگاه سال سوم را به مدرسه آبان شهریار گذراند (دبیرستان جامی؛ دبیرستان آبان)؛ اما به سبب فاصله مدرسه و عدم دسترسی به وسایل نقلیه، مجبور به ترک تحصیل شد. پس‌ازآن به کار در تانکر سازی و سیم‌کشی ساختمان مشغول شد. در شهریور ۱۳۵۳ وارد خدمت سربازی شد. دوره سربازی‌اش را در ارومیه (آذربایجان غربی) و مدتی را نیز در مشهد (خراسان رضوی) گذراند. در طول خدمت استعداد فوق‌العاده‌ای در یادگیری مسائل نظامی داشت (خروش البرز، ص ۱۳).

با اوج‌گیری مبارزات ملت ایران بر ضد حکومت پهلوی، به‌صف مبارزان پیوست و گاهی جوانان روستا را با خود در تظاهرات همراه داشت. او که در این مبارزه یکی از چهرهای برجسته شد خیلی زود از سوی مأموران حکومت پهلوی مورد تعقیب قرار گرفت. در ادامه همین مبارزات، در تسخیر پادگان‌ باغ‌شاه (حر‌فعلی) ارتش در تهران در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ از ناحیۀ پای راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و چند روز در بیمارستان بستری بود. پس از پیروزی انقلاب، در شهریار به کمیتۀ انقلاب اسلامی پیوست و در برقراری امنیت در منطقه و برخورد با عوامل ضدانقلاب حضور فعالی داشت (تحقیقات ...، بش).

یدالله در بهمن ۱۳۵۸ با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحیه کرج، برای فراگیری آموزش اولیه پاسداری به پادگان امام حسین (ع) تهران رفت. پس از پایان دوره برای مبارزه با آشوب ضدانقلاب در کردستان، به همراه نخستین گروه اعزامی از سپاه ناحیه کرج، در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ به سنندج در مرکز استان کردستان اعزام شد و در آزادسازی باشگاه افسران و تأمین امنیت استانداری و ساختمان صداوسیمای و بعدها در پاک‌سازی مناطق پیرامونی سنندج ازجمله پاک‌سازی جاده سنندج به مریوان در مقام فرماندهی نیروهای سپاه مؤثر بود. در ۲ شهریور ۱۳۵۹ به همراه یک گروه ۱۹ نفرِ راهی منطقۀ تکاب در جنوب شرقی آذربایجان شد (علامیان، ص ۴۱؛ تحقیقات، بش؛ سپاه پاسداران ناحیه کرج، ... ۲ شهریور ۱۳۵۹) و در مقام فرماندۀ عملیات سپاه تکاب به همراه نیروهای مردمی به مقابله با گروه­های ضدانقلاب پرداخت (تحقیقات، بش).

 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در آبان ۱۳۵۹ در مقام فرماندهی نیروهای اعزامی از سپاه کرج راهی شمال آبادان در محور فیاضیه شد و پس از دو ماه، به کرج برگشت و در ۸ بهمن همان سال با زهرا کلهر، دختر یکی از نزدیکان خود، ازدواج کرد. ثمرۀ این ازدواج دختری به نام مریم بود. وی سه روز پس از ازدواج دوباره به جبهه بازگشت (فرهنگ، ذیل نام؛ کلهر، زهرا). در شهریور ۱۳۶۰ در به همراه گروهی که خود مسئولیت آن‌ها را به عهده داشت به گیلانغرب در محور آوزین (تپه کرجی‌ها) رفت (علامیان، ص ۲۴۰)

در سال ۱۳۶۰ پس از طی دوره مربی­گری و تخریب در پادگان امام حسین (ع) در تهران به جبهه رفت و در عملیات‌ طریق‌القدس، در ۸ آذر همان سال باهدف آزادسازی شهر بستان و دسترسی به هورالهویزه (هورالعظیم، غرب دشت آزادگان) در جنوب غرب استان شرکت کرد. در این عملیات، مسئولیت نیروهای اعزامی از سپاه پاسداران کرج را بر عهده داشت. او آنگاه رشادتی که از خود بروز داده بود جانشین فرماندهی تیپ المهدی(ع) شد و در این مقام در عملیاتهای فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان که در نیمه شرقی استان خوزستان از ۲ فروردین تا تیر ۱۳۶۱ که عمده اهداف آزادسازی این مناطق بوده حضور داشت. بعدازاین عملیات‌ها، در مهر همان سال در جایگاه مسئول محور قرارگاه سپاه هفتم قوای زمینی سپاه پاسداران در عملیات مسلم بن عقیل به‌منظور آزادسازی بخش‌هایی از سومار در غرب استان کرمانشاه حضور فعال داشت (خروش البرز، ص ۱۴). او در عملیات والفجر مقدماتی، ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ در شمال غربی خوزستان بین تنگ چزابه و فکه، باهدف انهدام نیروهای عراقی در سمت قائم‌مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) حضور داشت(خروش البرز، ص ۱۴).

کلهر در ۲۸ مرداد ۱۳۶۲ به گیلانغرب و سرپل ذهاب در غرب استان کرمانشاه رفت (سپاه پاسداران منطقه ۷) و یک ماه بعد در معاون تیپ نبی اکرم منصوب شد(فرماندهی ... منطقه ۷). در همان سال برای حضور در عملیات والفجر ۴ به جبهه شمال غرب در استان کردستان رفت و مسئولیت محور قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) سپاه پاسداران را برای تصرف دره شیلر و مسدود کردن معابر تردد ضدانقلاب‌ها در شمال شرقی عراق در استان سلیمانیه را عهده‌دار شد. در والفجر ۵، در بهمن همان سال به تیپ نبی اکرم(ص) برگشت و در سمت جانشین فرماندهی در غرب استان ایلام باهدف تصرف جاده بدره – طیب در خاک عراق حضور پیدا کرد (خروش البرز، ص ۱۴).

یدالله پس از مدت‌ها حضور در جبهه، سال ۱۳۶۴ ش به تیپ مستقل ۱۰ سیدالشهدا (ع) پیوست و جانشینی (قائم‌مقام) تیپ به او واگذار شد. پس‌ازاین در عملیات‌ عاشورای ۳ در اواخر مرداد ۱۳۶۴ در شمال فکه واقع در جنوب غرب ایلام حضور داشت (خروش البرز، ص ۱۴). یک ماه بعد، در ۲۶ شهریور ۱۳۶۴ با امور تدارکاتی به تیپ برگشت و سپس در تک فریب عملیات والفجر ۸ در جزیره ام‌الرصاص و ام‌البابی در جنوب شرقی عراق در اروندرود با سمت جانشین تیپ حضور داشت (سپاه پاسداران ناحیه کرج، ... ۲۶ شهریور ۱۳۶۴؛ خروش البرز، ص ۱۴؛ فرماندهی ... منطقه ۱ ثارالله). در ۶ اسفند ۱۳۶۴ در جریان عملیات براثر اصابت ترکش به دست راست و شکمش به‌شدت مجروح شد. عصب دستش کاملاً از کار افتاد. کمرش آسیب جدی دید و یک کلیه‌اش را نیز از دست داد. مدت هفت ماه تا اوایل مهر ۱۳۶۵ در بیمارستان‌های نجمیه، بقیه‌الله و شهدای تهران بستری بود. پس‌ازاین مدت با بهبودی نسبی که به دست آورد به جبهه بازگشت. در این مدت تیپ مستقل ۱۰ سیدالشهدا به لشکر ارتقا یافته بود و با وجد این جانشینی لشکر به وی واگذار شد و در این مقام در عملیات‌های کربلای 4 و ۵ در دی ۱۳۶۵ در جنوب شرق عراق به هدف تصرف بخش‌هایی از نیمه شرقی بصره حضور داشت. در جریان عملیات کربلای ۵، در شلمچه با اصابت ترکش به سرش، به‌سختی مجروح و به بیمارستان اهواز منتقل شد و پس از یک روز، براثر شدت جراحت به شهادت رسید. پیکر شهید پس از تشییع در کرج و شهریار، در امامزاده محمد حصارک به خاک سپرده شد (تحقیقات، بش؛ فرهنگ، ذیل نام).

بارزترین ویژگی‌ اخلاقی شهید کلهر گفته‌شده شجاعت و روحیۀ سلحشورانِ او است؛ به‌طوری‌که او را «علمدار لشکر ۱۰سیدالشهدا (ع)» نامیدند. حضور مداومش در خط مقدم برای بسیجیان بسیار قوت قلب بود. بسیار خوش‌رو و شوخ‌طبع بود. رفتار او به‌گونه‌ای بود که در نخستین برخورد مجذوب او می‌شدند. به‌قدری بین رزمندگان محبوبیت داشت که آن‌ها او را از خود دانسته و حتی مشکلات خانوادگی‌شان را نیز با وی در میان می‌گذاشتند. برخورد وی حتی با بهایی مسلکان کریمانه و با عطوفت بود و حتی به دوستانش سفرش کرده بود با این‌ها رفیق باشید. به خاطر بهایی بودنشان از آن‌ها فاصله نگیرید. از اسلام و قرآن برایشان بگویید. اسلام را به آن‌ها بشناسانید. طوری رفتار نکنید که به اسلام و مسلمانی بدبین شوند. از خودنمایی و حاضر شدن در جلوی دوربین فیلم‌برداری به‌شدت پرهیز می‌کرد. حتی اعضای خانواده‌اش از مسئولیت‌های او در جبهه مطلع نبودند. همیشه می‌گفت: «من کاره‌ای نیستم. فقط یک بسیجی ساده‌ام. همۀ ما سربازهای امام زمان(عج) هستیم»(کلهر، زهرا؛ تحقیقات، بش).

در بخشی از وصیت‌نامۀ شهید نوشته است: «خدایا تو شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم. خدایا من خواهان شهادتم. نه به این معنی که از زندگی در این دنیا خسته شده‌ام و یا خواسته باشم خود را از دست این سختی‌ها و نابسامانی‌های این دنیا خلاص کنم؛ بلکه می‌خواهم گناهان زیادی را که انجام داده‌ام، به وسیلۀ رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو پاک گردد.» و در ادامه، پس از طلب بخشش از خانواده‌اش نوشته است: «و شما خواهران مهربانم زینب گونه باشید و مانند زینب پیام شهداء و برادر کوچک خود را به همه‌جا برسانید و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد کنید.» و پس‌ازآن نیز دغدغۀ همیشگی خود را مطرح می‌کند: «دوستیهای این دنیا مبادا موجب غفلتمان گردد و در صف غافلین قرار گیریم. همیشه سعی کنیم نفس خود را تحت‌فشار قرار دهیم و خودمان را با سختیهای جامعه وفق دهیم و بیش‌ازپیش به فکر افراد سطح پایین جامعه باشیم و به آن‌ها بیشتر کمک کنیم. سعی کنیم همیشه در خط امام که همان خط قرآن است، حرکت کنیم و خارج نشویم و همیشه پشتیبان امام عزیزمان باشیم.» (کلهر، یدالله، بش).

مآخذ: تحقیقات منتشرنشده کنگره بزرگداشت سرداران شهید استان تهران(شهید یدالله کلهر)، بی‌تا، موجود در کنگره سرداران شهید استان البرز؛ خروش البرز، زندگی‌نامه سردار رشید اسلام شهید یدالله کلهر، شماره هشتم، شهریور ۱۳۹۴؛ دبیرستان آبان، کارنامه تحصیلی، سند مورخ ۱۳۵۰ ش، سند بش، موجود در کنگره سرداران و شهدای استان البرز؛ دبیرستان جامی، کارنامه دو سال اول تحصیلی راهنمایی، سند مورخ ۱۳۴۹ ش، سند بش، موجود کنگره سرداران و شهدای استان البرز؛ سپاه پاسداران منطقه ۷، حکم مأموریت، سند مورخ ۲۸ مرداد ۱۳۶۲، سند بش، موجود کنگره سرداران و شهدای استان البرز؛ سپاه پاسداران ناحیه کرج، حکم مأموریت، سند مورخ ۲ شهریور ۱۳۵۹، سند بش، موجود در کنگره سرداران شهید استان البرز؛ سپاه پاسداران ناحیه کرج، حکم مأموریت، سند مورخ ۲۶ شهریور ۱۳۶۴، سند بش، موجود در همان‌جا؛ علامیان، سعید، تپة کرجی‌ها، تهران: حنظله، ۱۳۹۷ ش؛ فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۱ ثارالله، حکم برادر یدالله کلهر، سند مورخ ۲۵ شهریور ۱۳۶۴، سند بش، موجود در کنگره سرداران شهید استان البرز؛ فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۷، حکم، سند مورخ ۲ شهریور ۱۳۶۲، سند بش، موجود در کنگره سرداران شهید استان البرز؛ فرهنگ اعلام شهدا: شهرستان‌های استان تهران، به کوشش مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران: شاهد، ۱۳۹۵ ش؛ کلهر، زهرا (همسر شهید)، مصاحبه با مؤلف، ۲۳ تیر ۱۴۰۲؛ کلهر، یدالله، وصیت‌نامه، سند مورخ ۱۸ فروردین ۱۳۶۲، سند بش، موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز.

/ گروه شهدا و اشخاص/

 

 

 

کلهُر، یدالله

شناسه مدخل۶۳۱۰۴۲
شناسه مقاله۱۹۱۷
استانالبرز
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهفرمانده لشکر و همطراز (جانشین یا معاونین)
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر